مجسمههایی از طاغوت که قرار بود سالم بمانند برای روز مبادا!
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۶۳۴۱۹
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، ۴۴ سال پیش در چنین روزهایی سرنوشت ملت ایران داشت به دست خودشان رقم میخورد و تولدی دیگر برای این سرزمین کهن به وقوع میپیوست. محمود گلابدرهای آن روزها را به خوبی با قلم روان خود توصیف میکند. اگر شما هم میخواهید بدانید این روزها چطور بر مردم ایران گذشته، ذهن خود را به شاگرد جلال آل احمد بسپارید که در روزهای پایانی دیماه و اولین روز بهمن سال ۵۷ مینویسد:
صبح از کرج راه افتادم امروز دوشنبه ۹ بهمن است، کرج شلوغ است، همه ریختهاند توی خیابان حرف از آقا میزنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه شوری افتاده بود توی مردم. حالا تو با چشم خودت میبینی که چطور میشود یکباره یک قومی بپا میخیزد و به حرکت در میآید و مثل سیل راه میافتد و همه موانع را از سر راهش بر میدارد و به پیش میرود. پیش خودم گفتم اگر فقط ۱۰ سال فقط ۱۰ سال این ملت این طور دل به هم بدهند چه خواهند کرد. وای چه خواهند کرد. حالا کم کم این انبوه مردم زورآباد که شب و روز فکر نان و آبشان بودند هم آمدهاند توی خیابان همیشه وقتی به این لانههای گلی نگاه میکنم و این سیل ازدحام جمعیت را میبینم که در رفت و آمد هستند به خودم میگویم وای به روزی که اینها بفهمند و راه بیفتند. ولی میدیدم هنوز هم تعداد زیادیشان سرشان پایین است و سرگرم کار و بار و نان و نفت و آبشان هستند. چارهیی هم نداشتند. حالا یک عدهشان ریختهاند دم پمپ بنزین و الم شنگه یی بپا کردهاند که بیا و ببین.
ماشینی آمد و سوار شدیم مسافر تهران زیاد بود. ریختیم روی هم سر کندی پیاده شدم میخواستم بروم به بیمارستان. اتوبوسی توی تاج میسوخت. هنوز هم دود میکرد و میسوخت. دیشب همین اتوبوس قانون اساسیها و چماق به دستها را آورده که توی مجسمه ول کند توی مردم که بچهها دیدهاند و تعقیب کردهاند و اتوبوس فرار کرده و این جا جلویش را گرفتهاند و توی تاریکی تیراندازی شده و یک عدهشان فرار میکنند و یک عدهشان هم به دست مردم میافتند و مردم اتوبوس را به آتش میکشند و آنها را هم به قصد کشت میزنند.
آمدم به طرف بیمارستان. در بیمارستان بسته بود. میگفتند از این ور غدغن است. خبرنگاری آمد و گفت و راهش دادند و باز در را بستند. مردم دم در ازدحام کرده بودند. پریدم میله را گرفتم و خودم را کشیدم بالا و تو و دویدم به طرف سردخانه که دست چپ، طرف شرق بود. بچههای دیگر هم دنبال من آمدند.
سردخانه درش بسته بود. آمدیم توی صحن. غوغا بود شهدا پشت سرهم زیر آسمان غرق در گل پیچیده در پارچه سفید غرق در خون دراز به دراز توی برانکارد خوابیده بودند. سرهاشان بیرون بود و بعضیها که سرنداشتند دستهاشان بیرون بود. روی سینه یکیشان کلاه نیروی هوایی بود. رنگ صورت اغلبشان مهتابی بود. صورتشان تمیز بود. دهانشان باز بود یا نیمه باز بود و آنهایی هم که دهانشان بسته بود لبخند به لب داشتند. انگار همهشان زنده بودند. ردیفی پشت فقط دراز کشیده بودند لباسشان تنشان بود همان که همافر بود یا افسر، هر که بود موی شانه کرده بود.
چه لذتی دارد این جور مردن تو این جا بخوابی یکی بالای سرت سخنرانی کند هزاران نفر سکوت کنند و هی سرک بکشند که نعش تو را ببینند و آرزو کنند که دستشان به دامن پیراهن خون آلود تو برسد و بخواهند که تو را روی تخم چشمشان بگذارند و بلند لا اله الا الله بگویند و تو را روی دست بلند کنند و بلند باز داد بزنند «بلن بگو اقول اشهد ان لا اله الا الله» و بعد شعار بدهند و تو را روی دست مثل گل به هم تقدیم کنند. تو باید چه یکنی در زندگیات که به چنین مقام و منزلتی برسی تو باید چه بکنی که وقتی مردی درست مثل هنگامی که متولد شدهای روی دست بلندت بکنند و دست به دست بگردانندت و با شیون تو شیون کنند. تو باید چه بکنی؟
پسری حرف میزد حرفهای کلی میزد حرفهایی میزد که مردم را آرام میکرد نه این که تحریک کند. نعشها زیر آفتاب بود مردم تشنه بودند. به دکتری که کنارم بود گفتم حالا که وقت این حرفها نیست حالا باید حرفهایی زده شود که مردم تحریک شوند و با خود عهد کنند که تا انتقام خون این شهدا را نگرفتهاند از پا ننشینند. دکتر تصدیق کرد و جلو رفت و میکروفون را گرفت و خود شروع کرد به حرف زدن. از امپریالیست آمریکا گفت، از آمریکای جنوبی گفت، از ویتنام گفت، از شیلی گفت، از تضاد گفت. معلوم بود که چه جزوههای ده، بیست صفحهای و چه مقالههایی را خوانده. داشت حرف میزد که یکی از دور داد زد و یکی دیگر دنبالش را گرفت و ناگهان شهدا مثل گل لاله سبز شدند و بالا آمدند و نشستند روی دست مردم.
زنها و دخترها گریه میکردند بلندگو خاموش شد و میکروفون در صحن بیمارستان طنین انداخت نعشها روی دست بود و سیل جمعیت به جلو می رفت. همه دلشان میخواست سر و صورت شهدا را ببینند و ریخته بودند روی سکوها و از سرو کله هم بالا میرفتند من پریدم جلو. اولین شهید همان بود که کلاهش روی سینهاش بود. حالی مردم کردم که میخواهند چهره عزیزانشان را ببینند.
شهدا از روی دست روی شانه و بعد کمی پایینتر آمدند. حالا به خوبی میشد دید شعار رهبرا رهبرا مارو مسلح کنید زمین و زمان را میلرزاند. شعار بود و شعر بود و شور بود و شهید بود و همه با هم و درهم نعره میزدند و میرفتند. شهدا را بردند توی سردخانه من آمدم و دم در صف طویلی را دیدم که میخواستند خون بدهند.
پیرزنی گریه میکرد و میگفت من پیرزن واسه چی زنده باشم. من زنده باشم این جوونا بمیرن. گریه میکرد. روز شنبه گذشته هم یکی از این پیرزنها را دیده بودم. نمیدانم چطور تا بیمارستان میآمدند. راه نمیتوانست برود. نا نداشت بایستد. اشکش در نمیآمد. ولی گریه میکرد انگار اشک نداشت. صف طویلی بود و این پیرزن جلوی صف بود. انگار این جا هم مثل صف اتوبوس و بقیه جاهای دیگر یکراست آمده بود اول صف و حالا التماس میکرد که برود تو. یکی دو تا اعلامیه خواندم 6 هزار کارگر و کارمند مسلسلسازی صنایع نظامی اعلام همبستگی کرده بودند. آقا گفته بود ما را از کودتا نترسانید ما به کودتا عادت کردهایم. بیرون آمدم. دسته دسته به طرف بیمارستان میرفتند از امیرآباد سرازیر شدم و آمدم سر کوچه و رفتم دم در همان خانه دیروزی و کمی مکث کردم و باز برگشتم و آمدم یکراست به طرف مجسمه.
میدان مجسمه سیاه بود جمعیت موج میزد. سرسیمتری پشت به پشت هم تا پای پلههای مقر فرماندهی ژاندارمری مردم ایستاده بودند میخواستند حمله کنند، سنگ پرت میکردند. فحش آبدار میدادند، داد میزدند و هی حمله میکردند به ساختمان. سربازها عقب نشسته بودند یک دسته هم وسط کوچه دم در بودند. میگفتند توی حیاط همه آماده ایستادهاند اما مردم گوششان بدهکار نبود آماده حمله بودند یک عده با چهرههای مشخص از همان چهرههایی که روز رفتن شاه دور مجسمه را گرفته بودند و نمیگذاشتند مردم مجسمه را پایین بکشند تا خود نصفه شب با سلام و صلوات و احترام پایین بیاورند و ببرند برای روز مبادا در پادگان بگذارند مثل بهارستان و جاهای دیگر که خود شبانه پایین آورده بودند. از همانها حالا افتاده بودند توی مردم و هی خواهش و تمنا میکردند و مردم را پس میزدند که بروید نکنید سنگ پرت نکنید و مانع میشدند.
جالب این جا بود که اگر تو کمی به ریخت و قیافه این ساواکیها نگاه میکردی حالا از آنها نه از خودت که میپرسیدی توچه نفعی داری به تو چه که دخالت میکنی من بیاختیار از یکیشان همین سئوال را کردم و او با عصبانیت گفت «به من چه؟ تو یکی کی هستی؟ به تو چه برو بینم» ناگهان دو نفر دیگر هم آمدند و دورهام کردند و اگر عباس سرنرسیده بود شاید کار من زار بود. هول میدادند و اصرار میکردند و هی دست مردم را میگرفتند و میکشیدند و خواهش و تمنا میکردند که مردم بروند توی دانشگاه. چه مسخره بود. چه آدمهایی مردم را تشویق میکردند بروید توی دانشگاه جالب این جا بود بعضیهاشان هم دروغ میگفتند و داد میزدند سخنرانی شروع شد در دانشگاه سخنرانی شروع شد.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: محمود گلابدره ای روی دست حرف ها یک عده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۶۳۴۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چیزهایی که فکر نمیکنید به کبدتان آسیب میزنند
آفتابنیوز :
کبد اندامی بزرگ و مهم است که اگر مراقبش نباشید مستعد آسیب است. کبد بعد از پوست، بزرگترین اندام بدن است که در بالاتنهتان و در سمت راست قفسه سینهتان قرار دارد. کبد علاوه بر اینکه مسئول جداکردن مواد مغذی از غذاهایی است که از سیستم گوارشتان عبور میکنند است، صفرا نیز ترشح میکند که به بدن در هضم غذا و دفع سموم کمک میکند.
بیماری کبد شامل تعدادی از عوارضی میشود که به کبد آسیب میزنند. بهمرورزمان، این آسیب میتواند کبد را زخم کند که به آن سیروز میگویند. وقتی بافت اسکار جایگزین بافت سالم میشود، جلوی عملکرد نرمال کبد را میگیرد و این در نهایت میتواند موجب نارسایی کبد یا سرطان کبد شود.
ازاینرو مهم است که مراقب سلامت کبد خود باشید تا آسیب نبیند و این مراقبت شامل آگاه بودن از راههای گوناگونی میشود که ممکن است تصادفاً به این اندام حساس آسیب بزنند.
در معرض سموم قرارگرفتن
یکی از نقشهای اصلی کبد در بدن، دفع سموم است. کبد از طریق چیزهایی به نام کانالهای سینوزوئید کبد، سموم را دفع میکند. این کانالها از سلولهای ایمنی به نام سلولهای کوپفر برای فیلترکردن سموم از طریق کبد استفاده میکنند. سلولهای کوپفر این سموم را احاطه و آنها را تجزیه کرده و سپس آنها را از بدن خارج میکنند. اگر این سموم از بدن خارج نشوند میتوانند در داخل سلولهای چربی ذخیره شوند که البته برای کبد مضر است.
کبد معمولاً میتواند سموم را بهخوبی پردازش کند، اما سم خیلی زیاد باعث آسیب کبد میشود؛ بنابراین شما باید مقدار سمومی را که وارد بدنتان میکنید محدود نمایید تا مطمئن شوید فشار زیاد به کبدتان وارد نمیکنید. شستن میوهها و سبزیها پیش از خوردن میتواند کمک کند تا سم کمتری وارد بدنتان شود. یک سری از محصولات شوینده خانگی هم میتوانند خطرناک باشند و لازم است پیش از مصرف، برچسب روی آنها را بهدقت بخوانید تا از آنها درست استفاده کنید.
مکملهای مضر
نظارت بر صنایع تولیدکنندهٔ مکملهای غذایی آنطور که فکر میکنید دقیق نیست. به همین دلیل شما باید در انتخاب مکملها دقیق باشید؛ اما بههرحال هیچ تضمینی وجود ندارد که بیضرر باشند و به کبدتان آسیب نزنند. مکملهای غذایی که برچسب «طبیعی» دارند هم میتوانند مضر باشند. بعضی از مکملهای گیاهی نیز به کبد آسیب میزنند، مانند عصاره چای سبز.
مصرف مواد مخدر
مصرف مواد مخدر به چند دلیل میتواند مضر باشد که یکی از آنها این است که این مواد میتوانند حاوی عناصری باشند که انتظارش را ندارید و این مواد به سلامتیتان آسیب میزنند از جمله آسیب به کبد. مثلا هروئین میتواند آسیب جدی به کبد وارد کند؛ چون کبد مجبور است این داروی سمی را از بدن پاکسازی کند.
کبد کارش را خوب انجام میدهد؛ اما استفاده از موادی مانند هروئین باعث میشوند کبد بینهایت تحتفشار قرار بگیرد و این اتفاق بهمرورزمان به کبد آسیب زده و آن را ضعیف میکند و کبد بهسختی خواهد توانست دیگر سموم را کنترل کند. یک نمونهٔ دیگر نیز کوکائین است که بر آنزیمهای کبد اثر میگذارد و باعث التهاب در کبد یا رابدومیولیز میشود که عارضهای است که در آن، عضلات بهسرعت تحلیل رفته و محتویات خود را به داخل جریان خون میریزند. متامفتامین یا شیشه نیز با بالابردن دمای بدن و افزایش فشارخون باعث آسیب کبد میشود.
نادیدهگرفتن علائم هشداردهنده کبد
اگر تردید دارید که کبدتان مشکلی دارد بهتر است فوراً به پزشک مراجعه کنید. مسئله اینجاست که مشکلات کبد ممکن است بهسختی شناسایی شوند. خیلی از افراد علائم خاصی ندارند تا زمانی که مشکل کبدشان جدی شود. اما تشخیص بهموقع مشکل کبد بهترین راه برای پیشگیری از آسیب جدی آن است.
یکی از شگفتیهای کبد این است که میتواند خودش را ترمیم کند، حتی اگر از آسیب قبلی، بافت اسکار در کبدتان داشته باشید. به همین دلیل تشخیص بهموقع مشکلات کبد میتواند نجاتتان بدهد. متأسفانه خیلی از افراد متوجه نمیشوند که کبدشان مشکلی دارد تا زمانی که این مشکل جدی و خطرناک میشود. در واقع بسیاری از عوارض کبدی هیچ علامت بارزی ندارند.
اگر زودتر جلوی مشکل کبد گرفته نشود و کبد آسیب زیادی ببیند، خطر نارسایی کبد یا سرطان کبد را به دنبال دارد که هر دو بینهایت جدیاند. پزشک میتواند با آزمایش خون، تستهای تصویری و یا در برخی موارد با بیوپسی کبد، تشخیص دهد که کبد آسیب دیده یا نه.
مصرف الکل
الکل میتواند آسیب زیادی به کبد وارد کند. مصرف زیاد الکل بهمرورزمان موجب سیروز کبد خواهد شد. در میان تمام ارگانهای بدن، کبد بیشترین آسیب را از الکل میبیند؛ چون الکل اساساً در کبد متابولیز میشود. مصرف الکل میتواند سبب عوارض کبدی مانند کبد چرب، سیروز و هپاتیت شود.
مصرف چربیهای ناسالم
انواع چربیها در غذاهایی که میخورید وجود دارد و برخی از آنها سالمتر از بقیهاند. بیماری کبد چرب غیرالکلی زمانی رخ میدهد که چربی زیاد در کبد انباشته میشود. کبد به طور نرمال دارای مقداری چربی است؛ اما اگر بیشتر از ۵ تا ۱۰ درصد کبد از چربی باشد، مشکلساز خواهد شد.
مطالعات نشان میدهند مصرف کالری زیاد منجر به بیماری کبد چرب میشود؛ اما غذایی که میخورید هم مهم است. چربی اشباع یکی از عوامل ایجاد بیماری کبد چرب است و خوردن مقدار کمتری از این نوع چربی که معمولاً در منابع حیوانی مانند کره و لبنیات و گوشت چرب و روغن نارگیل وجود دارد میتواند به پیشگیری از ابتلا به بیماری کبد چرب کمک کند. محققان دریافتهاند چربی غیراشباع که معمولاً در روغنهای گیاهی، روغن ماهی و مغزها وجود دارد در واقع محافظ کبد است.
مصرف زیاد قند
علاوه بر اینکه باید چربیهای سالم مصرف کنید، مصرف قند کمتر و استفاده از منابع سالمتر کربوهیدراتها نیز به پیشگیری از ابتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی کمک میکند. شما باید از مصرف نوشیدنیهای قندی مثل نوشابههای گازدار و نوشیدنیهای ورزشی و آبمیوههای صنعتی و چای و قهوه شیرین پرهیز کنید.
عاقلانه است که از مصرف محصولاتی که شربت فروکتوز دارند نیز خودداری کنید. فروکتوز نوعی قند است که به طور طبیعی در میوهها و عسل وجود دارد. در واقع شما باید به دنبال خوراکیهایی باشید که شاخص گلیسمی پایین دارند. بیشتر میوهها، سبزیها و غلات کامل در این دسته قرار میگیرند. این نوع غذاها در مقایسه با منابع ساده کربوهیدرات مثل نان سفید و برنج سفید و سیبزمینی، دارای اثر کمتری بر قند خون هستند.
ضمناً توصیه میشود بهطورکلی، کمتر کربوهیدرات مصرف کنید؛ چون خوردن کربوهیدرات زیاد هم باعث میشود کبد آنها را بهصورت چربی ذخیره کند.
مصرف زیاد استامینوفن
وقتی تب یا بدندرد دارید احتمالاً سراغ داروهای مسکن میروید تا ناراحتیتان را تسکین بدهید. یکی از عناصر فعال در مسکنها، استامینوفن است که درد را تسکین داده و تب را پایین میآورد. مصرف زیاد استامینوفن، استفاده نامناسب از آن یا ترکیب آن با داروهای اشتباهی میتواند به کبد آسیب بزند.
اگر از استامینوفن درست استفاده کنید نباید به کبدتان آسیبی برسد. اما پزشکان و کارشناسان هشدار میدهند که مصرف زیاد آن میتواند آسیب شدیدی به کبد وارد کند، تاحدیکه ممکن است نیاز به پیوند کبد وجود داشته باشد. سعی کنید بهیکباره بیشتر از یک استامینوفن یا هر دارویی که حاوی این ماده است مصرف نکنید. در واقع مجازید روزانه حداکثر ۴۰۰۰ میلیگرم استامینوفن مصرف کنید.
غذا و نوشیدنی آلوده
یکی از انواع ویروس هپاتیت، هپاتیت E است که بیشتر در میان مسافران معمول میباشد. اگر در ناحیهای زندگی میکنید که آب آشامیدنی یا غذای تمیز و طبق استانداردها وجود ندارد، پس بهاحتمال بسیار زیاد در معرض ابتلا به ویروس هپاتیت E قرار دارید. متأسفانه این ویروس واکسنی ندارد و اگر به آن مبتلا شوید احتمالاً علامتی نخواهید داشت، اما ویروس هپاتیت E بهمرورزمان به کبد آسیب میزند.
افرادی که در حال حاضر بیماری کبدی دارند در صورت آلودهشدن به ویروس هپاتیت E بیماریشان شدید خواهد شد. اما بیشتر افراد سالمی که به این ویروس مبتلا میشوند میتوانند بهبود پیدا کنند. اگر هپاتیت E علامتی داشته باشد شامل تهوع، تب، کاهش اشتها، شکمدرد و درد مفاصل خواهد بود. علائم ممکن است دو تا سه ماه طول بکشند. برای پیشگیری از ابتلا به هپاتیت E هیچ آب و غذایی را تا زمانی که از پاکیزه بودن آن مطمئن نشدهاید مصرف نکنید. شیر و ماست را حتماً بهصورت پاستوریزه مصرف کنید و غذای خام را از منبعی که اطمینانی به آن ندارید نخورید.
نداشتن وزن سالم
بهطورکلی زندگی با یک سبک زندگی سالم میتواند جلوی آسیب کبد را بگیرد. وزن سالم بدن به پیشگیری از بیماری کبد کمک میکند و انتخابهای سالم در سبک زندگی مثل تغذیه سالم و درست و ورزش منظم نیز نقش مهمی در جلوگیری از مشکلات کبدی دارد. سبک زندگی سالم به افرادی که در حال حاضر بیماری کبد دارند نیز کمک میکند دچار عوارض جدیتر نشوند.
مطالعات نشان دادهاند کاهش وزن برای افرادی که بیماری کبد چرب غیرالکلی دارند مفید است. البته نکته اصلی اینجاست که خیلی از افراد موفق میشوند وزن کم کرده و به وزن سالمی برسند؛ اما در حفظ و تداوم آن چندان موفق نیستند و وزن ازدسترفته را در مدت کوتاهی دوباره به دست میآورند.
به اندازه کافی ورزشنکردن
وقتی پای پیشگیری از بیماریهای کبد در میان است، نقش ورزش منظم را نیز نمیتوانید نادیده بگیرید. بهطورکلی ورزش برای سلامتی خوب است و افراد بزرگسال باید تقریباً ۱۵۰ تا ۳۰۰ دقیقه در هفته فعالیت بدنی داشته باشند که میتواند شامل پیادهروی، شنا، دوچرخهسواری یا درگیر فعالیتهای هوازی شود. تمرینات قدرتی را نیز باید در کنار تمرینات هوازی انجام دهید و در هفته دو جلسه تمرینات بدنسازی و قدرتی داشته باشید و تمام گروههای عضلانیتان را درگیر کنید.
یافتهها نشان میدهند ورزشکردن باعث کاهش چربی کبد میشود و این کار از طریق مؤثرتر کردن انسولین در بدن صورت میگیرد که کمک میکند اسیدهای چرب در کبدتان متابولیز شوند و عملکرد میتوکندریها در کبد بهتر شود. محققان میگویند افرادی که بیماری کبد چرب دارند با ورزش منظم حتی اگر وزن کم نکنند، باز هم شرایط سالمتری خواهند داشت و این نقش بسیار مهم ورزش را در پیشگیری و درمان بیماری کبد چرب نشان میدهد.
استفاده از وسایل مشترک آلوده به خون
انواعی از ویروس هپاتیت از طریق خون منتقل میشوند. توصیه میکنیم از وسایل مشترکی که آلوده به خون هستند هرگز استفاده نکنید. مثلاً مسواک یا ژیلت مشترک میتواند باعث انتقال هپاتیت شود. حتی وسایل پیرسینگ و مانیکور هم میتوانند این ویروس را انتقال دهند.
هپاتیت C یکی از انواع هپاتیت است که اساساً از طریق استفاده از سوزنهای مشترک منتقل میشوند. هپاتیت C هرچند که اغلب یک بیماری کوتاهمدت است؛ اما این بیماری در تقریباً نیمی از افراد مزمن میشود. این بیماری در صورت مزمن شدن میتواند باعث سیروز کبد و حتی سرطان کبد شود. هپاتیت C مشابه هپاتیت E هیچ واکسنی ندارد و بهترین راه پیشگیری از این عفونت، اجتناب از تماس با خون فرد آلوده است.
واکسینه نشدن
ویروس هپاتیت انواعی دارد که همهٔ آنها به کبد آسیب میزنند. هر چند همهٔ انواع این ویروس واکسن ندارند؛ اما واکسن بیشتر آنها موجود است. بههرحال توصیه میشود واکسن هپاتیت A و هپاتیت B را بزنید تا از ابتلا به این عفونت ایمن بمانید. هر دو واکسن اثرگذاری بالایی دارند و بیخطر هستند.
واکسن هپاتیت B بین ۹۵ تا ۱۰۰ درصد مؤثر است و جلوی آسیب کبد و سرطان کبد را که میتواند ناشی از عفونت باشد میگیرد. واکسن هپاتیت A نیز مؤثر است و تقریباً ۱۰۰ درصد افراد با این واکسن در عرض یک سال از دریافت اولین دوز، در برابر این ویروس ایمنی پیدا میکنند.
واکسن هپاتیت B برای بیشتر بچهها توصیه میشود. کودک میتواند اولین دوز این واکسن را خیلی زود و ۲۴ ساعت بعد از تولد دریافت کند و دو دوز دیگر پیش از ۱۸ ماهگی توصیه میشود. اما نوجوانان و بزرگسالان درصورتیکه طی کودکی واکسینه نشدهاند میتوانند این واکسن را در هر سنی بزنند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان